به بهانه پرپر شدن دختران هرمزگانی در سانحه رانندگی
مقصر کشتار جاده ای ایرانی ها کیست؟
یک دو سه...مرگ؛ جادههای ایران سالها است به قربانی گرفتن عادت کردهاند؛ نه به تنهایی، که با همدستی خودروها، آن هم نه فقط پراید و پژو؛ بنز و تویوتا و ولوو و امثال آنها هم در این «کشتار» شريک بودهاند.
عید نوروز باشد یا تعطیلات تابستان، اجلاس سران باشد یا تعطیلات آخر هفته، اردوی دانش آموزی باشد یا راهیان نور، فرقی نمیکند؛ اسم تعطیلات و سفر که میآید، دل ایرانیها میلرزد و آب میشود تا عزیزان شان به سلامت بروند و به سلامت برگردند. همین چند روز پیش بود که واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان نخبه هرمزگانی، به مرگ 9 نفر انجامید و چندین نفر نیز قطع عضو و مصدوم شدند. تلخی این حادثه و امثال آن وقتی بیشتر و بیشتر می شود که بدانیم اگر کمی،باور کنید فقط کمی بیشتر پشت فرمان خودروهایمان دقت می کردیم، شاهد پرپر شدن عزیزان مان در جاده و خیابان های کشور نبودیم.
مرگ ایرانیها در تصادفات و سوانح رانندگی آنقدر راحت رخ میدهد که گاهی به معنای واقعی کلمه انسان را مغموم میکند که چرا بهای «جان ایرانی» در جادهها تا این حد پایین است. کاری به ساکنان شاخ آفریقا که از گرسنگی تلف میشوند نداریم، جنگ جهانی را هم کنار میگذاریم و از درگیریهای سوریه و عراق هم میگذریم؛ چه آنکه تلف شدن انسانها در هر کدام از رویدادهای مذکور، به هر حال منطق خود را دارد؛ یکی منطق جنگ و دیگری منطق فقر. اما اینکه شهروندان ایرانی مثل آب خوردن در جادهها تلف میشوند هم منطق دارد؟ چرا هزاران ایرانی که در این سالها قربانی سوانح رانندگی شدند و میشوند، به مرگ طبیعی نمردند و نمیميرند؟ تقصیر این مرگهاي جادهای بر گردن کیست؟ جادهها؟ خودروها؟ یا خود ما ایرانیها؟ اگر همین امروز گزارشی میدانی تهیه شود و در آن از مردم بپرسند مقصر کشتار ایرانیها در جادهها کیست، بسياري از آنها انگشت اتهام را به سمت خودروسازان نشانه میروند و از آنها به عنوان متهم ردیف اول نام میبرند
عدهای هم هستند که منصفانهتر قضاوت میکنند و در کنار خودروها، از جادههای ناامن نیز به عنوان مقصر این «کشتار» یاد میکنند و اگر خیلی انصاف به خرج بدهند، از خودشان هم میگویند. اینکه بیشتر مردم و حتی مسوولان از خودروهای ایرانی به عنوان يكي از عوامل تلفات هموطنانشان نام میبرند، نه اینکه واقعیت نباشد، اما قطعا همه حقیقت هم نیست، چه آنکه آمارها میگویند خودروها با همدستی جادهها و رانندگان، ایران را به یکی از پر سانحه ترین کشورهای جهان تبدیل کرده است. آمار منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد ایران با هزاران کشته در سال، جزو کشورهای منطقه قرمز (خطرناک) در رانندگی به شمار میرود. این آمار که بر اساس دو شاخص «تعداد کشته شدگان تصادفات» و «تعداد کشته شدگان جادهای نسبت به هر 100 هزار نفر جمعیت» تهیه شده، میگوید وضع ایران در سوانح رانندگی اصلا خوب نیست.
اما در آمارهای داخلی که عموما توسط وزارت «صنعت، معدن و تجارت»، سازمان پزشکی قانونی و راهور ناجا تهیه شدهاند، نکات قابلتوجهی به چشم میآید و نشان میدهد ایرانیها نه فقط قربانی ایمن نبودن خودروها، بلکه قربانی ناامنی جادهها و البته «بیاحتیاطی» و «نابلدی» و «قانونگریزی» خود میشوند. بر این اساس، خودروهای سواری با بیشترین سهم، بازیگر نقش اول سوانح رانندگی در ایران به حساب میآید. پس از خودروهای سواری، آمارها «عابران پیاده» را عامل تصادف میدانند که سهمی قابل توجه را به خود اختصاص دادهاند. مورد سوم، اما قطعا در کمتر جای دنیا به چشم میآید؛ «موتور سیکلت»، دو چرخی که خیابان و پیاده رو نمیشناسد و در ایران (فقط در ایران) عامل بیش از 20 درصد از تصادفات جادهای است.
وانت بارها و کامیونها و کامیونت ها و تریلی ها نیز سایر عوامل سوانح رانندگی در ایران به شمار میروند. نکته دیگر اینکه «خطای انسانی» عامل حدودا نصف تصادفات جادهای کشور اعلام شده است، به نحوی که اگر مسائلی مانند خواب آلودگی رانندگان و قانون گریزی و تخلف را حل شده فرض کنیم، عملا تصادفات جادهای به کمتر از نصف خواهد رسید. طبق آمار ارائه شده، تخطی از سرعت مجاز، سبقت غیر مجاز، انحراف به چپ و خستگی و خواب آلودگی راننده چهار عامل تاثیرگذار در تصادفات جادهای ناشی از خطای انسانی به شمار میروند. همچنین سازمان بهداشت جهانی نیز گزارش داده که مهمترین عوامل بروز تصادفات جادهای در جهان، ارسال پیامک و مکالمه با تلفن همراه حین رانندگی، سرعت غیر مجاز، عدم رعایت قوانین و بروز اتفاقاتی مانند افت قند خون و سکته است.
درست است که خودروهای داخلی چندان ایمنی نداریم و جاده هایمان هم عاری از حادثه خیزی نیستند، اما اگر خودمان، بله فقط خودمان کمی بیشتر احتیاط به خرج دهیم و آرام تر برانیم و قوانین را دور نزنیم و عجول نباشیم، می توانیم آمار تصادفات را حداقل به نصف آنچه هست، کاهش دهیم.