اواخر سال ٩٣ رحمتاله حافظی در یک نطق پرشور آرزو کرد قطار مدیریت شهری از «ريل خودمحوري» خارج شود و به ریل عقلانیت بیفتد. او در این نطق از شهرداری خواست از خريد باغهای مردم به نام و با قيمت فضاي سبز و تغيير كاربري آن به مسكوني و متعاقبا فروش آن به مردم و تعاونیهاي مسكن شهرداري خودداری کند.
این نطق برای شهرداری تهران بسیار گران تمام شد، بهنحوی که شهرداری در اسفند همان سال از رحمتالله حافظی به صورت رسمی به قوه قضائیه شکایت کرد.
متولی پرونده برای این شکایت با وجود حاضر نشدن حافظی در دادگاه به علت ابلاغ نشدن احضاریه به او، «رأی منع تعقیب صادر» کرد ولی به دلیل اعتراض به رأی صادره از طرف شهرداری، پرونده دوباره به جریان افتاد.
حافظی پس از به جریان افتادن مجدد پرونده از شکایت شهرداری تهران نسبت به خود آگاه شد، اما اینبار شهرداری تهران به دلایل نامعلوم شکایت خود را پس گرفت تا پرونده شکایت بسته شود.