اقتصاد مقاومتی چه می‌گوید و چه می‌خواهد؟

اقتصاد مقاومتی یکی از اسناد بالادستی نظام است که برخی از اقتصاددانان از آن به عنوان یکی از مدرن‌ترین اسناد اقتصادی یاد می شود. شاه کلید این سند، جمله اقتصاد درون‌زا و برون‌گراست که هویت این سند مهم اقتصادی کشور را تشکیل داده است.

بسیاری از تولیدکنندگان کشور امیدوارند تا با اجرایی شدن این سند بتوانند در فضایی مساعد کسب و کار خود را رونق بخشند و محصولی را روانه بازار کنند که قابلیت صادراتی داشته باشد و بتواند در بازارهای جهانی برای خود جایگاهی به دست آورد.

به گزارش اقتصادنیوز؛ کارشناسان معتقدند که سند اقتصاد مقاومتی ظرفیت‌های بسیار زیادی برای توسعه اقتصادی کشور دارد و می تواند به جهانی شدن کالای ایرانی کمک کند. از نظر آنان با مساعد شدن فضای کسب و کار و برداشته شدن موانع تولید، این استعداد در کشور وجود دارد تا محصولاتی را به تولید برساند که با بزرگان دنیا رقابت کرده از نظر قیمتی قادر باشد رقیبان خود را پشت سر بگذارد.

یکی از مهم‌ترین موانع پیش روی کسب و کار، موازی کاری نهادهاست که امور تولید را مختل کرده است. این موضوع ر خصوص جریان یکی از شرکت‌های آب معدنی بیشتر به چشم آمد و سبب شد تولیدکنندگان آب معدنی که با رنج و مصائب بسیار بازارهای منطقه را به نام خود کرده بودند، آن را بایک اظهار نظر مسوولان وزارت بهداشت از دست بدهند.

به نظر می رسد مسوولان کشور در خصوص تولید بهتر است دست از افشاگری های بی مورد بردارند و با توجه به اصول اقتصاد مقاومتی فضا را به سمتی هدایت کنند که کالای ایرانی هم برای مصرف کننده داخلی و هم برای مصرف کننده خارجی دارای اعتماد باشد.

اقتصاد مقاومتی تولیدکنندگان ایرانی را ملزم می کند تا بازارهای جهانی را فتح کنند و تا جایی که می‌توانند در کشورهای منطقه نفوذ کنند. بدیهی است در این راه برندسازی در صنایع مختلف باید در دستور کار قرار گیرد و نهادهای مختلف کشور از این برندها به عنوان سرمایه ملی پاسداری کنند نه اینکه با افشاگری‌های بیمورد به برند سوزی روی آورند.

اقتصاد مقاومتی اگر درست اجرا شود کشور را به سمت تولید صادرات گرا سوق خواهد داد تا از وابستگی کشور به درآمدهای نفتی کم شده و بخش خصوصی سردمدار بزرگ صادرکنندگان کالاهای غیر نفتی کشور شوند.

شاید در این میان نیاز است که احترام به مالکیت بخش خصوصی محترم شمرده شود و فضا به گونه ای به پیش برود که سرمایه گذاران در امنیت کامل و به دور از حاشیه سازی بتوانند اقتصاد مقاومتی را که شاه کلید اصلی آن تولید کالای ایرانی برای صدور به بازارهای جهانی است را اجرایی کنند.

اما تا وقتی که افرادی در کشور وجود دارند که از خریدار شرکت آلومینیوم المهدی به عنوان شر خر صنعتی یاد می کنند و یا انواع سنگ اندازی ها را بر سر راه یک فعال بخش خصوصی که سرمایه گذاری لازم را برای راه اندازی یکی از بزرگترین معادن سرب و روی دنیا، فراهم کرده، به وجود می آورند می توان به نهادینه شدن اقتصاد مقاومتی دل بست.

آیا وقتی که بنیانگذاران صنعت نوین ایران نظیر، حاج محمتقی برخوردار، یا برادران لاجوردی، خیامی، ایروانی و . . . در غربت دل به باز پس گیری اموالشان خوش کرده اند و برخی آنها را خائن می نامند، می توان امیدوار بود کارآفرینان به عنوان فرماندهان واقعی اقتصاد مقاومتی وارد کارزار شوند؟

 

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید