برجام در سه فاز

رویکرد سرمایه‌گذاران و فعالان خارجی پس از امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را می‌توان در سه فاز متفاوت صورت‌بندی کرد. مرحله اول از زمان امضای برجام تا روز اجرای آن بود. در این فاز، شرکت‌های اروپایی با چنان وجدی به اقتصاد ایران نگریستند که انتظارات را از اثرگذاری برجام به حداکثر رساندند. دوره‌ای که کشورهای مختلف در صف بودند تا هیات‌های تجاری خود را به تهران برسانند.
برجام در سه فاز

برخی از این هیات‌ها آن‌چنان بزرگ بودند که رکوردهای تازه‌ای را در تجارت خارجی آن کشورها به ثبت رساندند. از تابستان سال گذشته تا اواخر پاییز کمتر روزی را می‌شد در برنامه کاری نهادهای اقتصادی دولت سراغ گرفت که متاثر از سفر این هیات‌ها نباشد. می‌شد کاملا احساس کرد کشورهای اروپایی به هیچ‌رو حاضر نیستند سرزمین تازه کشف شده برای سرمایه‌گذاری را به رقیب واگذارند. آنها چون جویندگان طلا می‌خواستند هر چه زودتر به این سرزمین بکر پاگذارند و شرایط آن را ارزیابی کنند و پس از آن آستین‌ها را بالا زنند. این هیجان از چشم رسانه‌ها و عموم پنهان نماند و انتظارات از اثرگذاری برجام را که حتی پیش از امضای برجام بالا بود باز هم بیشتر کرد. از منظر بسیاری تاریخ روابط اقتصادی ایران با جهان دچار دگرگونی شده بود.

اما از لابه‌لای همین مذاکرات هیات‌ها می‌شد درک کرد که وقتی جویندگان طلا فرودگاه امام خمینی را ترک می‌کنند، برداشتی متفاوت نسبت به روز اول سفر خود دارند. آنان در می‌یافتند که باوجود حرکت روبه جلو در برجام، نهادها و وزارتخانه‌های اقتصادی، آن‌چنان آماده یک تحول نبودند و شاید اصلا راهکار آن را نمی‌دانستند؛ عدم‌تعادلی آشکار در استراتژی طرف ایرانی. فراتر از این، با وجود تمایل شدید دول غربی و فعالان اقتصادی این کشورها برای کار در ایران، بانک‌ها مردد بودند.

فاز دوم از روز اجرای برجام آغاز شد. در حالی که تحریم‌ها برداشته شده بود و تفاهم‌نامه‌های بسیاری امضا شده بود اما در عمل، تحول به آرامی انجام می‌گرفت؛ در این بین بخش نفت و گاز به‌واسطه برداشته شدن سقف خرید از ایران، با سرعت به فکر بازپس‌گیری سهم خود از بازار بود و به این هدف نیز نائل آمد و رشد اقتصادی ایران پسابرجام را رقم زد، اما هنوز بخش‌های دیگر تغییر محسوسی را تجربه نمی‌کردند. علت نیز معلوم بود: بانک‌های بزرگ اروپایی مردد بودند. تردیدی که طی چند ماه چون موجی سینوسی، امیدواری‌ها نسبت به برجام را در داخل کاهش داد.

بسیاری از صادرکنندگان و سرمایه‌گذاران اروپایی قصد داشتند کسب‌و‌کار خود را در ایران آغاز کنند، اما بانک‌هایی که باید این فعالیت‌ها را پوشش می‌دادند، شانه خالی می‌کردند. فراتر از موضوع همکاری با سیستم بانکی ایران که با معیارهای بین‌المللی فاصله داشت و نیاز بود تا سیاست‌گذاران ایرانی برای آن کاری کنند، بانکدارهای اروپایی منتظر تایید و سیگنال‌های قوی‌تری از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا بودند. در همین زمان بود که جمله «تقریبا هیچ» رئیس‌‌کل بانک مرکزی نقل مجالس و نوشته‌های منتقدان شد و حتی نظرسنجی‌ها نیز نشان می‌داد که در بهار امسال، طرفداران برجام به پایین‌ترین سطح خود رسیده بودند؛ هر چند هنوز این طرفداران، اکثریت رای‌دهندگان را به خود اختصاص می‌دادند.

اما طی چند ماه اولیه از روز اجرا، هر چه زمان گذشته است، منافع اقتصادی محسوس برجام بیشتر و امیدواری نسبت به موفقیت آن بیشتر شده است. شاید بتوان این دوره را فاز سوم پس از امضای برجام نام نهاد؛ جایی که موج سینوسی برجام، روند صعودی به خود گرفته است. در این دوره است که مشخص شده، ایران توانسته سهم خود را از بازار نفت بازیابد. چند بانک بزرگ اروپایی، روابط کارگزاری خود را با سیستم بانکی شروع کرده‌اند و سیستم بانکی نیز از لیست سیاه بیرون آمده است. اکنون ما در ابتدای فاز سومی قرار داریم که منافع اقتصادی برجام برای عده بیشتری از شهروندان ملموس می‌شود. دوره‌ای که رشد اقتصادی 4/ 4 درصدی رخ داده، بودجه دولت مطلوب‌تر شده و فعالان اقتصادی دنیا، با برگزاری همایش‌های مختلف و تحقیقات گسترده و با اطمینان بیشتر آرام آرام وارد ایران می‌شوند. آمار افزایش ملموس اجاره املاک از سوی شرکت‌های خارجی خود نوید فاز تازه برجام است.

البته همگان می‌دانند که ایران بهشت سرمایه‌گذاران خارجی نخواهد شد؛ زیرا هنوز این قصد به‌صورت تام وجود ندارد. همگان می‌دانند سقفی برای این منافع ملموس وجود دارد، اما تا آن سقف زمان بسیار است و از آن سو این امید می‌رود که با درک این منافع، سقف به آهستگی بالا رود، خصیصه‌ای بدیع برای اقتصاد- سیاسی ایران. به هر رو اگر اتفاق خاص چشمگیری رخ ندهد، می‌توان گفت که موج تازه سینوسی برجام این بار احتمالا نزولی نخواهد شد.

 

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید