دستاورد تلخ یارانه‌های نقدی

قیمت بنزین با یک فرآیند پلکانی و آهسته به‌صورت شناور به قیمت‌های بین‌المللی نزدیک شود و عواید مازاد از این شناورسازی و نزدیک‌سازی به قیمت‌های جهانی در صندوقی انباشته و میان اقشار نیازمند توزیع شود.
دستاورد تلخ یارانه‌های نقدی

به گزارش صنعت نویس، برخی از دوستان هفته گذشته به تشریح طرحی پرداخته‌اند که به باور آنها یک طرح نوآورانه برای اصلاح قیمت بنزین در کشور است. خلاصه طرح بدون ورود به جزئیات را می‌توان به این شکل مطرح کرد: قیمت بنزین با یک فرآیند پلکانی و آهسته به‌صورت شناور به قیمت‌های بین‌المللی نزدیک شود و عواید مازاد از این شناورسازی و نزدیک‌سازی به قیمت‌های جهانی در صندوقی انباشته و میان اقشار نیازمند توزیع شود.
با تمام احترامی که برای این دوستانم قائل هستم، اجازه می‌خواهم نکاتی را یادآور شوم و مخالفت صاحب این قلم را با این طرح بیان کنم.

لازم است پیش از طرح موضوع یادآور شوم که به‌دلیل هزینه بسیار ناچیز استخراج نفت در ایران، چیزی شاید نزدیک به ۱۲ دلار برای هر بشکه، در واقع شرکت نفت، به معنی عام آن، در همین قیمت‌های کنونی سود قابل توجهی از محل فروش بنزین به‌دست می‌آورد و به بیان ساده، هیچ‌گونه یارانه آشکاری به بنزین پرداخت نمی‌شود. ولی نکته مهم اینجاست که چون قیمت جهانی بنزین به مراتب از قیمتی که در داخل کشور عرضه می‌شود فراتر است، شرکت نفت سود از دست رفته‌ای را به‌دلیل قیمت پایین بنزین در داخل کشور متحمل می‌شود که البته گرفتاری‌های زیادی هم به‌دلیل مصرف بی‌رویه و هم به‌دلیل قاچاق بنزین و نیز درآمد از دست‌رفته برای شرکت نفت و دولت به همراه دارد. با این مقدمه، بدیهی است، اگر هدف جلوگیری از به هدر رفتن منابع کشور و افزایش درآمد دولت از محل فروش فرآورده بنزین باشد، قیمت بنزین باید با قیمت‌های جهانی همسان شود تا بیش از این به اتلاف منابع دامن زده نشود. اختلاف بین قیمت‌های کنونی بنزین و قیمت‌های جهانی که ما درصدد رسیدن به آن هستیم، چیزی نیست جز درآمد از دست‌رفته شرکت نفت و دولت. در واقع اگر استدلال دوستان مبدع طرح را بپذیریم، دولت باید این مبالغ را به صندوقی واریز و سپس بین عده‌ای تقسیم کند. به این ترتیب دوستان در واقع درآمد از دست رفته دولت را جمع‌آوری و بین مردم تقسیم می‌کنند. این روش در بهترین حالت یک بازتوزیع منابع از مصرف‌کنندگان بنزین به عده‌ای دیگر است که شاید مصرف‌کننده مستقیم بنزین نبوده باشند؛ ولی بی‌شک مصرف‌کننده غیر‌مستقیم آن هستند. سوالی که در اینجا می‌توان پرسید این است که با چه استدلال علمی دوستان به این نتیجه رسیده‌اند که درآمد دولت، آن هم درآمد ناشی از فروش منابع پایان‌پذیر را میان عده‌ای از مردم در قالب پرداخت نقدی تقسیم کنند؟ آیا تجربه دولت نهم در پرداخت نقدی که یارانه غیرآشکار را به هزینه کمرشکن آشکار در بودجه کشور تبدیل کرد، کافی نیست؟ دولت نهم نیز با همین تصور که از محل اصلاح قیمت‌های انرژی می‌توانست منابعی را برای توزیع بین مردم ایجاد کند، دست به طرح پرداخت یارانه نقدی زد و دیدیم در عمل که این طرح چه مصیبتی را بر بودجه دولت و نظام انگیزشی وارد کرد و درنهایت نیز پس از یک دوره بسیار کوتاه در بهبود ضریب نابرابری، به‌دلیل تورم ایجادشده و نابسامانی‌های بعدی، توزیع درآمد بسیار آسیب دید.

از دوستان انتظار می‌رود یک بار دیگر تجربه تلخ طرح پرداخت یارانه نقدی را در قالب طرحی که می‌تواند مزایایی برای کشور داشته باشد به کام مردم و دولت نریزند و اگر در این میان عده‌ای از سیاست‌گذاران اصلاح قیمت‌ بنزین یا سایر فرآورده‌ها را بدون پرداخت یارانه به عده‌ای از مردم نمی‌‌پذیرند، بهتر نیست بار توجیه آن را خود به عهده بگیرند و از آبروی علم اقتصاد هزینه نکنند؟ اگر قرار بر اصلاح توزیع درآمدها و کمک به آسیب‌دیدگان است، بهتر است از روش‌های مرسوم و پذیرفته‌شده اقتصاد در قالب سیستم مالیات استفاده شود، نه آنکه از سویی دولت را زیر بار انبوهی از یارانه‌‌های آشکار و پنهان دفن کنیم و از سویی مردم را دست بر گریبان منتظر اعانه دولت بگردانیم.

منبع : دنیای اقتصاد

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید