رقابت محصول جدید ایران خودرو با برلیانس

کمپانی های نوپای چینی با سرعت عجیبی در حال پیشرفتند و مدتی است که از صنعت خودروسازی نسبتاً با سابقه ما هم سبقت گرفته اند. اما هنوز هم در میان محصولات ارزانتر بازار، شانس رقابت برای تولیدات کمی تا قسمتی ملی ما پابرجاست و در بازار اتومبیل های زیر 60 میلیون، همچنان بحث چینی بخرم یا داخلی داغ است.
رقابت محصول جدید ایران خودرو با برلیانس

به گزارش صنعت نویس، ما هم امروز یک نماینده پر ادعای وطنی بنام دنا پلاس را در مقابل یکی از موفق ترین چینی های بازار "که البته در کشور خودمان مونتاژ میشود" قرار داده ایم تا شاید مشخص شود که کدامیک ماشین بهتری هستند.
طراحی ظاهری

باید اعتراف کنم که هر دو میهمان امروزمان از نظر ظاهری شرایط قابل قبولی دارند و اگر آنها را با ماشین های گرانتر مقایسه نکنیم میتوان حتی جذاب خطابشان کرد. نکته مثبت برلیانس در بازی هماهنگ خطوط و حالت عضلانی بدنه اش نهفته است که توانسته اتومبیل را کم نقص و مستحکم نشان بدهد؛ در قسمت جلو چشمان بادامی و جلوپنجره ای آشنا در ترکیب با یک سپر اسپرت چهره ای زیبا را خلق کرده اند و در زاویه کناری هم گلگیرهای برجسته و خطوط ساده حالتی قدرتی و در عین حال شیک به اتومبیل بخشیده اند. البته در بخش انتهایی اوضاع به خوبی دماغه نیست و طراحان نتوانسته اند این قسمت را به زیبائی مدل هاچ بک "H320" از کار در بیاورند؛ اما در مجموع برلیانس ماشین خوش قیافه ای است و به قول معروف میتواند روی چهره اش برای جذب مشتری حساب باز کند. نگاهی هم به محصول ایرانخودرو بیندازیم. بر خلاف برلیانس، دماغه دنا مملو از زوایای تند و تیز و خشونت بار است. جلوپنجره بزرگش که تا پائین سپر امتداد یافته و اخم چراغها، ظاهری تند مزاج به اتومبیل داده اند و استفاده از نئون و ال ای دی باعث شده که قیافه نه چندان مدرن دنا کمی امروزی تر به نظر برسد.

در بخش جانبی هم خطوط جدید که به نوعی مهم ترین تفاوت میان دنا و دنا پلاس می باشند جلب نظر مینمایند و در انتها چراغ های به روز شده، بالاتر از سپری برآمده خود نمائی میکنند. اما در مقابل تمامی تعاریفی که از دنا کردیم یک نکته منفی هم وجود دارد و آن اینکه اجزاء این اتومبیل چندان با یکدیگر همخوانی ندارند.

در حقیقت اکثر قطعات دنا به خودی خود زیبا هستند و حتی بسیاری از آنها از برلیانس هم جذاب تر طراحی شده اند اما وقتی این قطعات کنار هم قرار میگیرند حاصل کار از کمبود هارمونی رنج میبرد و از این حیث میتوان H330 را شکیل تر دانست. البته همه اینها فقط یک سری نکات طراحی بود و در نهایت سلیقه هر شخص زیبائی را از دیدگاه خود تعریف خواهد نمود.

محیط داخلی

با گشودن درب H330 با فضائی ساده روبرو میشویم که به نسبت ظاهر اتومبیل در سطح پائین تری قرار دارد و کمی اقتصادی تر به نظر میرسد. غربیلک فرمان و خطوط اصلی نیز در سادگی به سر میبرند و حرف خاصی برای گفتن ندارند اما کنسول میانی و پشت آمپرها از جذابیت کافی برخوردارند. ممکن است بگوئید رنگ های نقره ای، کرم و طوسی بکار رفته در داشبورد خیلی باهم هارمونی ندارند اما به هر حال این ترکیب توانسته کابین برلیانس را از سادگی کسالت بار دور نماید و این قضیه در کنار رنگ روشن سایر قسمت ها محیط داخلی را دلباز تر از رقیب نشان داده است.

اما سری هم به داخل دنا بزنیم. برخلاف قسمت بیرونی که از کمبود هماهنگی میان خطوط شکایت داشتیم، داشبورد دنا خیلی خوب طراحی شده و ضمن تناسب در داخل، با ظاهر خودرو نیز سازگاری دارد. مثلا حالت عمودی کنسول میانی و استفاده از خطوط زاویه دار در جای جای کابین، به نوعی یادآور حالت دماغه ماشین می باشند.

فرمان چهارشاخه اش هم به لطف وجود کلیدهای بیشتر، کمی مدرن تر از غربیلک H330 به نظر میرسد و ظاهر کنسول و پشت آمپر نیز به اتومبیل های گرانتر از این رنج شباهت دارد. جدای از اینها قسمت های طرح چوب استفاده شده با اینکه کیفیت فوق العاده ای ندارند اما حس و حال لوکس تری به اتومبیل بخشیده اند.

خوب اینها فقط ظاهر بود و بیائید کمی هم در مورد فضا و کیفیت صحبت کنیم. با نشستن بر روی صندلی ها متوجه شدیم که هر دو اتومبیل جای کافی برای استفاده های خانوادگی را در اختیار قرار میدهند اما باید بگوئیم که طراحان برلیانس در خصوص مدیریت فضا، عملکرد بهتری داشته اند، زیرا علیرغم فاصله بیشتر میان محورهای دنا، جای پا و سر سرنشینان پشتی در محصول چینی اندکی بهتر ارزیابی شد. شاید این حرفمان عجیب باشد اما محیط داخلی دنا نسبت به سمند مقداری کوچک تر شده که علت اصلی آن را می بایست در جلو آمدن داشبورد جستجو کنیم.

صندلی های برلیانس کمی پهن تر هستند اما در عوض نشیمنگاه دنا، کناره های بدن را بهتر در آغوش میگیرد. کیفیت متریال داخلی هر دو اتومبیل نیز در یک سطح قرار دارد اما به نظر میرسد پارس خودروئی ها دقت بیشتری در مونتاژ به خرج داده اند.

و در آخر اینکه صندوق عقب دنا 500 لیتری است که این یعنی 40 لیتر بیشتر از برلیانس فضا در اختیار دارید اما این را هم در نظر داشته باشید که ارتفاع بیشتر صندوق H330 برای قرار دادن اجسام حجیم کارآمد تر است.

آپشن ها

برلیانس های دنده ای از لحاظ سطح آپشن در شرایط کاملاً متوسطی به سر میبرند و با داشتن امکاناتی مثل ایربگ های راننده و سرنشین کناری، ترمزهای ABS و EBD، سنسور دنده عقب، شیشه ها و آینه های برقی و این جور چیزها کاملاً معمولی به نظر میرسند؛ اما نمونه های اتوماتیک مثل همین ماشین مورد تست، به گزینه های بیشتری از قبیل سانروف برقی، سامانه ورود و استارت بدون کلید، سیستم مالتی مدیا و رهیاب و.. نیز تجهیز شده اند و حالا میشود گفت که میزان امکانات قابل قبول است. اما دنا پلاس با لیست بزرگ تری از آپشن ها نظیر 4 عدد ایربگ (دو تا جلو و دو تا جانبی)، ترمزهای مجهز به سیستم ABS و EBD ، کروز کنترل، پخش تصویری بهمراه رهیاب، صندلی های تمام برقی جلو، سنسور و دوربین دنده عقب، بلوتوث، تهویه مطبوع اتوماتیک، شیشه ها و آینه های برقی مجهز به سیستم تاشو برقی آینه ها، چراغ ولکام ودی لایت و... به استقبالمان آمده که کاملاً راضی کننده است.

البته اگر چند ماه پیش این بررسی را انجام میدادیم میگفتم همین جعبه دنده خودکار برلیانس میتواند برای خیلی ها مهمتر از آپشن های اضافه دنا باشد اما با توجه به اینکه به زودی نمونه اتوماتیک دنا هم تحویل مشتریان خواهد شد دیگر باید محصول وطنی را برنده بی چون و چرای قسمت تجهیزات بدانیم.

ایمنی

هر دو خودرو در مورد امنیت سرنشینان ادعاهایی دارند. مثلاً ایران خودرو گفته که دنا پلاس از لحاظ استحکام، تقویت شده و حتی توسط یک موسسه آلمانی هم مورد تست قرار گرفته است.

خوب ما هم امیدواریم که همینطور باشد چون تستی که به تازگی از طریق شبکه "اسمش را نبر" بر روی پلتفرم مشترک دنا یعنی سمند انجام و تصاویرش پخش گردید اصلاً امیدوار کننده نبود. البته اضافه شدن ایربگ های جانبی در مدل پلاس حرکتی رو به جلو محسوب میشود که امیدواریم این روند به سایر محصولات وطنی نیز سرایت کند. از طرف دیگر طرفداران H330 نیز بر نتایج خوب محصول ارزانتر برلیانس یعنی H220 "که 5 ستاره چینی از موسسه CNCAP گرفته" استناد میکنند که متاسفانه این قضیه هم چیزی را در خصوص میهمان امروزمان، به ما اثبات نخواهد کرد. در واقع اچ 330 از نقطه نظر ایمنی خودرویی کاملا ناشناخته است.

خلاصه امر اینکه هر دو خودرو میخواهند صرفاً با "حرف" خیالمان را از بابت امنیت راحت نمایند؛ اما از آنجایی که ما نمیتوانیم فقط به حرف ها استناد کنیم و مالکین هم اجازه تست عملی شاخ به شاخ را به ما نمیدهند(!) پس مجبوریم این قسمت مقاله را به نوعی سمبل کنیم و بگوئیم: لطفاً با احتیاط برانید!

موتور و توانایی های حرکتی

خوب بیائید ببینیم زیر کاپوت چه خبر است. موتور دنا پلاس که همان پیشرانه نه چندان جدید EF7 می باشد که با 1646 سی سی حجم قادر است 115 اسب بخار قدرت را در دور 6000 آزاد نماید و در دور 4500 نیز گشتاور را به 157 نیوتن متر برساند. همانطور که مشاهده میکنید اعداد خیلی شگفت انگیز نیستند اما وقتی نگاهی به قیمت و مشخصات رقیب میندازیم میتوانیم از این عملکرد راضی باشیم. برلیانس موتوری با حجم کمتر یعنی 1498 سی سی در سینه دارد که با 103 اسب بخار قدرت در دور 5800 و 138 نیوتن متر گشتاور در دور 3800 ضعیف تر از دنا ظاهر میشود. البته موتور برلیانس حداکثر قدرت و گشتاورش را در دور پائین تری ارائه میکند اما این قضیه در حدی نیست که در عمل کمبود قدرتش را جبران نماید.

ولی طرفداران H330 هم نا امید نباشند چرا که این موتور ضعیف تر نیز نکات مثبت خودش را دارد. مثلاً با استاندارد آلایندگی یورو 5 نسبت به موتور یورو 4 دنا کمتر هوا را آلوده میکند و با مصرف 6.7 لیتر (نوع دنده ای 6.4 لیتر) در حدود 1.2 لیتر کم مصرف تر از پیشرانه EF7 ظاهر میشود. البته این را هم داخل پرانتز بگوئیم که در ارتفاع تهران آنهم در شرایط آلودگی هوا و کیفیت پائین سوخت و ترافیک شدید پایتخت (خدایا شکرت از این همه نعمت!) این اعداد مصرف سوخت به این راحتی بدست نمی آیند و میبایست حداقل 15 درصد به آنها اضافه کنیم. راستی این را هم از قلم نیندازم که برای موتور برلیانس بجای تسمه تایم از زنجیر استفاده شده که هزینه کمتری در دراز مدت روی دوش مالکش خواهد گذاشت.

تجربه رانندگی

بعد از بررسی ظاهری و مشاهده اعداد و ارقام، چرخی هم با ماشین ها زدیم تا با نقاط ضعف و قدرتشان بیشتر آشنا شویم.

در ابتدا باید بگویم که دید به اطراف در هر دو خودرو کافی است و از نظر ارگونومی ادوات نیز، هر دو شرایط قابل قبولی دارند. فقط برای رویت پشت سر با محدودیت هایی مواجه بودیم که آنهم به کمک تکنولوژی های روز دیگر نقطه ضعف به حساب نمی آید.

در شروع حرکت و پر کردن اولین دنده متوجه شدم که صدا و لرزش پیشرانه برلیانس کمتر از دنا است و یا حداقل کمتر به درون کابین نفوذ میکند. فرمان H330 نیز با توجه به وجود سیستم کمکی برقی به راحتی زیر دست میچرخد و خود را با شرایط وفق میدهد. گیربکس اتوماتیکش هرچند با تاخیر و ناز و کرشمه به دستورات ما گوش میدهد اما به نسبت برخی از رقبای این سطح از بازار عملکرد قابل قبولی دارد. البته این را هم اشاره کنیم که متاسفانه بدلیل تفاوت در سیستم انتقال قدرت اتومبیل های مورد تست، مقایسه در این بخش کمی غیر اصولی شده اما به هر حال بدلیل محدودیت های بازار داخلی گاهی مجبوریم فقط به کلاس بدنه و رنج قیمتی بنگریم و از این تفاوت ها چشم بپوشیم؛ انشالله به زودی یک مقاله جداگانه در مورد نمونه اتوماتیک دنا نیز ارائه خواهیم کرد.

به بررسی بازگردیم؛ همانطور که میدانید ذات گیربکس های اتوماتیک بدلیل استفاده از مبدل گشتاور به شکلی است که پِرت انرژی بیشتری دارند و این قضیه در کنار تعویض های نه چندان سریع و تعداد کم دنده ها در اتومبیل های ارزان قیمت باعث میشود که اکثر ماشین های اقتصادی که مجهز به گیربکس اتوماتیک هستند، نسبت به انواع دنده ای از شتاب کمتری برخوردار باشند. خوب برلیانس امروز ما هم از این قاعده مستثنی نیست و در شتابگیری در برابر برادر منوال خود کم میاورد. حال با توجه به اینکه موتور برلیانس هم نسبت به دنا از قدرت کمتری برخوردار است میتوان حدس زد که شتاب و کشش ضعیف تری نسبت به رقیب امروزش داشته باشد و در تست انجام شده نیز، این قضیه برایمان به اثبات رسید. البته کندی H330 آنقدرها هم آزار دهنده نیست و برای رانندگی عادی در شهر و جاده مشکل خاصی به وجود نمی آورد اما در صورت بروز چالش هایی مثل سبقت گیری در سربالایی ها، چندان به اتومبیلتان افتخار نخواهید کرد.

در طرف مقابل دنا با موتور حجیم تر، اسب و گشتاور بالاتر و ضریب دنده های نزدیکتر واکنش های بهتری به پدال گاز نشان میدهد و پرشتاب تر از میهمان آسیای شرقیمان به جلو میتازد. البته نمیخواهیم بگوئیم دنا از نظر ضرائب گیربکس و کشش در بهترین شرایط ممکن است اما در قیاس با برلیانس اتوماتیک یک سر و گردن بالاتر ظاهر میشود. ضمناً با نگاهی به حداکثر سرعت 189 کیلومتری دنا، که 19 کیلومتر بیشتر از برلیانس است میتوان فهمید که این برتری تا انتها پابرجا خواهد بود.

در مورد سیستم تعلیق نیز هر دو خودرو در شرایط رانندگی عادی و پستی و بلندی های معمول، رفتار مناسب و مشابهی از خود نشان میدهند و سخت است که یکی را برتر از دیگری بدانیم اما وقتی با سرعت گیرهای پلاستیکی و دست اندازهای تند و تیز مواجه شدیم عملکر دنا اندکی بهتر ارزیابی شد و کوبش های کمتری را به کابین منتقل نمود.

در مورد ترمزها و پایداری نیز با در نظر گرفتن قیمت و توانایی های حرکتی، هر دو خودرو شرایط نسبتاً مناسبی داشتند اما اگر بخواهیم کمی ریزبین تر شویم به نظر میرسد که حرکات گهواره ای برلیانس اندکی کمتر است اما در عوض ترمزهای دنا مقداری نرم تر عمل میکنند.

نتیجه گیری

انصافاً انتخاب میان این دو کار دشواری است. از طرفی دنا با آپشن های بیشتر، موتور قوی تر و کابین زیباتر میتواند برنده رقابت باشد و از طرف دیگر برلیانس با موتور کم مصرف تر و ظاهر به روز تر و استهلاک پائینش قادر است نظر خیلی ها را به خود جلب نماید. البته همانطور که گفتیم به زودی اولین نمونه های اتوماتیک دنا با موتور توربو پر بازده و مصرف سوخت مناسب به بازار عرضه خواهند شد که اگر بحث اختلاف قیمت و استهلاک را در نظر نگیریم آن مدل همه جوره برلیانس را پشت سر خواهد گذاشت. اما در مورد رقابت امروزمان باید بگوئیم اگر خیلی اهل شتاب و سرعت نیستید و بدنبال اتومبیلی کم مصرف و کم دردسر میگردید که با جعبه دنده خودکار شما را در ترافیک شهری یاری نماید می بایست برلیانس را انتخاب کنید؛ ولی در صورتیکه قابلیت های حرکتی و آپشن های پر شمار از اولویت های شما به حساب می آیند بدون شک دنا پلاس گزینه بهتری برایتان خواهد بود.

منبع:خودروبانک

افزودن نظر جدید