افزایش نرخ رشد اقتصادی امریکا در اولین سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ در امریکا در کنار افزایش نسیبی قیمت نفت و بهبود اوضاع مالی کشورهای صادر کننده نفت باعث شد تا آرامش باد دیگر در اقتصاد دنیا حاکم شود.

انتظار می رود در سال بعد ارزش تولید ناخالص داخلی دنیا ۳.۶ درصد و در سال ۲۰۱۹ میلادی ۳.۸ درصد رشد کند در حالی‌که نرخ رشد اقتصادی دنیا در سال جاری برابر با ۳.۴ درصد خواهد بود.اما دلیل اصلی این رشد چیست؟آیا عوامل خطر افرین برای اقتصاد دنیا به طور کامل از بین رفته اند یا جهان این ارامش را به طور موقتی تجربه می کند؟

مرکز مطالعات اقتصادی دانشگاه سیدنی دلیل اصلی رشد اقتصادی دنیا را بازسازی اقتصادی کشورهای توسعه یافته و افزایش حجم و ارزش تجارت در دنیا ذکر کرده است.

در این گزارش آمده است: امریکا و اروپا در پنج سال گذشته با بحران های زیادی روبرو بودند ولی با استفاده از ابزارهای مالی موفق شدند این سالهای سخت را پشت سر بگذارند.اقتصاد امریکا در سال جاری با نرخ ۲.۱ درصد رشد کرد و در سال بعد نرخ رشد اقتصادی این کشور به ۲.۳ درصد خواهد رسید. اروپا هم که امسال رشد ۲.۲ درصدی را تجربه خواهد کرد در سال بعد می تواند با نرخ بیش از ۲ درصد رشد کند و این نرخ بالای رشد حامی بزرگی برای اقتصاد دنیا است.

امابا توجه به بزرگی اقتصاد چین،نمی توان از نقش چین در اقتصاد دنیا غافل شد. در سال جاری اقتصاد چین که دومین اقتصاد بزرگ دنیا است با نرخ ۶.۵ درصد رشد خواهد کرد و درسال بعد نرخ رشد اقتصادی این کشور به مرز ۶.۳ درصد می رسد.

عاملی به نام رشد تجارت

اما رشد اقتصادی کشورهای صنعتی و چین تنها دلیل رشد اقتصادی دنیا نخواهد بود. یک دلیل مهم دیگر افزایش حجم و ارزش تجارت در دنیا است.

آلن اوستر تحلیل گر و پژوهشگر مرکز مطالعات دانشگاه سیدنی می گوید:«با افزایش نرخ رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی، تقاضای مصرفی در این کشورها بیشتر می شود و رشد تقاضا زمینه را برای افزایش تجارت فراهم می کند. البته انتظار نمی رود الگوی قبل از بحران برای تجارت و رشد اقتصادی مشاهده شود ولی افزایش ارزش و حجم تجارت مساله ای بسیار مهم است.»

مرکز مطالعات جی تی آر نوشت:«قبل از بحران اقتصادی دنیا در سال ۲۰۰۷ میلادی ، اگر اقتصاد دنیا با نرخ ۳.۵ درصد رشد می کرد، حجم تجارت با نرخ ۷ درصد افزایش می یافت. اما در سالهای بحران این رابطه مشاهده نشد و ما انتظار نداریم تا انتهای دهه جاری میلادی تجربه مشابهی دیده شود. حتی در مراکز تجاری آسیا هم نرخ رشد تجارت در سال های اتی در خوش‌بینانه ترین حالت به ۲.۵ درصد می رسد و در امریکا هم از مرز ۲ درصد بیشتر نمی شود.»

مساله دیگر تغییر الگوی اقتصادی در چین است.در سال های گذشته اقتصاد چین صادرات محور بود و تلاش زیادی برای افزایش صادرات توسط این کشور شد. اما این ویژگی اقتصادی در چین زمینه را برای افزایش سطح آسیب پذیری اقتصادی در این کشور فراهم کرد و باعث ورود بحرانهای خارجی به اقتصاد چین شد . حال چین اصلاحاتی در سیاستهای اقتصادی خود ایجاد کرده است.

این کشور از طریق توسعه بخش خدمات و تولید و ارتقای درآمد مردم زمینه را برای بیشتر کردن توانایی مردم برای مصرف فراهم کرد و مصرف خصوصی را به عنوان کلید رشد اقتصادی معرفی کرد.

بعد از تغییر سیاست‌گذاری ها، اقتصاد این کشور به اقتصادی مصرف-محور تبدیل شد، از آسیب پذیری اقتصاد در برابر شوک های خارجی کاسته شد. حال که صادرات نقش کمتری در اقتصاد دارد، نرخ رشد صادرات در هر سال هم کمتر خواهد بود و به همین دلیل است که نقش چین در افزایش حجم و ارزش صادرات در دنیا کمتر از قبل می شود.

بنابراین سال آتی سال آرام تری برای اقتصاد دنیا است و اگر تحولات سیاسی اختلالی در رشد اقتصادی ایجاد نکند می توان منتظر رونق و توسعه در اقتصاد دنیا بود.