به گزارش صنعت نویس، تورم دیرپای ایران در چهار دهه اخیر بارها وبارها فشار بر سبد مصرفی و معیشتی جمعیت ایران را رقم زده است.

بررسی ها نشان می دهد تورم در ایران ساختارهای اقتصادی و حتی اجتماعی را دستخوش تغییراتی جدی کرده است و دیرپایی آن در مقایسه با دیگر کشورهای جهان امری قابل اعتنا و مورد بررسی است‌‌.

با این حال طی 5 سال اخیر، برای اولین بار اقتصاد ایران شاهد تغییراتی جدی در این عرصه است به طوری که برای نخستین بار در پنج سال گذشته نرخ تورم روندی کاهشی را نسبت به مدت مشابه سال قبل تجربه کرده است.

هر چند در برخی سال ها نرخ تورم طی چهار دهه اخیر کاهش را تجربه کرده است، اما هیچ گاه نرخ تورم در چهار سال پیاپی روندی کاهشی را تجربه نکرده است.

در سال جاری نیز هر چند منتقدان دولت مدام بر طبل بازگشت تورم می کوبند اما نرخ تورم از محدوده 10 درصدی ، در برخی ماه ها فراتر نرفته و همین امر خود گواهی است بر این نکته که تورم یکی از اصلی ترین "کلیدواژه ها" حمله به دولت است نه امری واقعی برای نشان دادن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم.

دولت یازدهم در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که نرخ تورم در ایران از 40 درصد فراتر رفته بود و تورم لحظه ای کم کم ایجاد ابر تورم در اقتصاد نیمه نفس ایران را گواهی می داد. رشد منفی اقتصادی،عدم ایجاد شغل متناسب با ورودی جمعیت بیکار به بازار کار و همچنین رکودی که محصول سیاست های متناقض اقتصادی و بی برنامگی حاصل از آن بود ، اقتصاد ایران در شرایطی نامساعد و ناگوار به سر می برد.

در این سال ها اما کنترل نرخ تورم از یک سو و سرمایه گذاری برای ایجاد فرصت های شغلی از سوی دیگر خود سبب شد وضعیت تا حدی به حالت عادی بازگردد اما به نظر می رسد تمام نشدن شرایط انتخاباتی در ایران پس از پایان انتخابات دوازدهم ، زمینه دامن زدن به مطالبات عمومی را فراهم کرده است که این امر خود را در اعتراضاتی که در این روزها در جای جای کشور دیده می شود، نشان می دهد.

در آستانه انتخابات دوازدهم نیز رقبای انتخاباتی بر مساله اقتصاد مانور می دادند و وعده هایی رویایی برای پرداخت یارانه هایی بیشتر و ایجاد فرصت های شغلی و ... را مطرح می کردند.

تقابل با دولت یا از بین بردن فرصت های اقتصادی
بررسی ها نشان می دهد امید به آینده امروزه مولفه بسیار مهمی برای توسعه و تداوم رشد اقتصادی در کشورها دارد این در حالی است که به رغم جوانی جمعیت ایران ، یاس افکنی و ایجاد ناامیدی در دستور کار منتقدان دولت قرار گرفته است.

خط سیاه نمایی به تازگی در دستور کار منتقدان قرار نگرفته است، سال هاست ایران از این بحران جدی در رنج است و نتیجه این وضعیت نیز یاس افکنی است که می تواند عوارض خود را در کاهش انگیزه برای مشارکت اقتصادی، کاهش نرخ سرمایه گذاری و همچنین بالا رفتن هزینه های توسعه و رشد اقتصادی نشان دهد.

در حالی مانور بر مساله گرانی این روزها به شدت از سوی منتقدان پیگیری می شود که آمارهای رسمی حکایت از آن دارد که نه تنها نرخ تورم در این چهار سال رو به کنترل است و تورم از هسته سخت خود نیز عبور کرده و نرخی تک رقمی را تجربه می کند بلکه رشد قابل توجه اقتصاد در سال گذشته نیز بهبود شرایط در این عرصه را گواهی می دهد.

در چنین شرایطی خط یاس افکنی خود می تواند زمینه را برای افزایش ریسک سرمایه گذاری در ایران و داغ شدن بازار دلالی ها به دنبال داشته باشد کما اینکه زیان سهامداران بورس از یک سو و شعله ور شدن آتش اشتیاق به خرید سکه و ارز از سوی دیگر گواهی بر این مدعاست.

چه باید کرد؟
اقتصاد ایران از بحران هایی جدی که در آغازین سال های دهه نود گریبانش را گرفته بود، هنوز به شکل کامل خلاصی نیافته است. هر چند ریسک سرمایه گذاری در ایران طی سال های اخیر با کاهش روبرو شده اما اقداماتی از این دست که موج سواری برخی از مخالفان و دشمنان خارحی در ایران را در پی داشته است ، می تواند زمینه بالا رفتن دوباره ریسک سرمایه گذاری در ایران را به همراه داشته باشد.

بررسی ها نشان می دهد ایران برای دستیابی به رشد اقتصادی هشت درصدی در سال های اجرای برنامه ششم توسعه به سرمایه گذاری بیش از 200 میلیارد دلار نیاز دارد اما به نظر می رسد تلاش برخی منتقدان دولت برای عدم خروج فضای سیاسی - اجتماعی ایران از انتخابات و همچنین مانور بر بحران های اقتصادی که نه در 5 سال اخیر که طی 5 دهه اخیر ایجاد شده است، می‌تواند توسعه اقتصادی پایدار در ایران را با بحران روبرو نماید.

منبع:خبرآنلاین